دلم گرفته
این روزها سخت غمگینم و خسته با هر آهی چشمانم پر از اشک می شود و دلم پر از درد خسته از همه چیز همه کس همه جا دلم بچگی می خواهد دلم پاکی و صداقت می خواهد دلم مادر می خواهد خواهر می خواهد دلم کسی را می خواهد که با او حرف بزنم دردودل کنم و هیچ کس نیست دلم خانه مادر می خواهد دلم مامن آرامش بخش مادر را می خواهد دلم آغوش او را جستجو می کند و او نیست تا خودم را به خانه اش مهمان کنم کنارش بنشینم با او حرف بزنم دخترکم کودکی کند و برق چشمان مادر را ببینم دلم خواهر می خواهد که خاله باشد برای دخترکم که نوازشش کند که عاشقش باشد آه آه آه از این تقدیر ننگ بر این تقدیر خسته ام خسته و هیچ کس نمی داند رنگ پریدگیم را هیچ کس ن...
نویسنده :
مینا
11:15